English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (872 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
falderol U کلمه بی معنی
fallal U کلمه بی معنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
synonym U کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonyms U کلمه مترادف کلمه هم معنی
homonym U کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
lection U اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
this word means a dog U معنی این کلمه سگ است
In what sense are you using this word ? U این کلمه را به چه معنی بکار می برد ؟
The sense of this word is not clear . U معنی و مفهوم این کلمه روشن نیست
kepse motife U [ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
Other Matches
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
zero compression U روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
acceptation U قبول معنی عرف معنی مصطلح
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
signifies U معنی دادن معنی بخشیدن
signify U معنی دادن معنی بخشیدن
signifying U معنی دادن معنی بخشیدن
least significant bit U رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
word U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
markers U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
keyword U 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
softer U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
drifted U معنی
drift U معنی
meaningful U پر معنی
abstract U معنی
abstracting U معنی
abstracts U معنی
hokum U بی معنی
purporst U معنی
of no significance U بی معنی
dull U بی معنی
tosh U بی معنی
meaningfully U پر معنی
effect U معنی
witless U بی معنی
effecting U معنی
fool begged U بی معنی
pointless U بی معنی
meanings U معنی
drifts U معنی
drifting U معنی
meaning U معنی
duller U بی معنی
signification U معنی
dumber U بی معنی
dumb U بی معنی
intendment U معنی
purport U معنی
purported U معنی
purporting U معنی
purports U معنی
irrationable U بی معنی
unmeaning U بی معنی
to explain away U معنی
dumbest U بی معنی
insensate U بی معنی
dullest U بی معنی
dulling U بی معنی
dulls U بی معنی
irrational U بی معنی
neer do well or well U بی معنی
meaning less U بی معنی
definitions U معنی
definition U معنی
significance U معنی
significant U پر معنی
significantly U پر معنی
effected U معنی
synonymous U هم معنی
meaningless U بی معنی
semantics U معنی
equipollent U هم معنی
innuendoes U معنی
dulled U بی معنی
frothy U بی معنی
rigmaroles U بی معنی
rigmarole U بی معنی
translation U معنی
innuendo U معنی
implication U معنی
innuendos U معنی
implications U معنی
purports U معنی دادن
it does not make sense U معنی نمیدهد
equivalent U مترادف هم معنی
equivalents U مترادف هم معنی
trope U معنی مجازی
lexical meaning U معنی لغوی
wastrel U ادم بی معنی
to bear a meaning U معنی دادن
synonyms U واژه هم معنی
senses U شعور معنی
intends U معنی دادن
intending U معنی دادن
literal U معنی اصلی
sensed U شعور معنی
purporting U معنی دادن
literal sense U معنی لغوی
sense U شعور معنی
purported U معنی دادن
torpe U معنی مجازی
to this effect U باین معنی
purport U معنی دادن
intend U معنی دادن
inutility U اوم بی معنی
synonym U واژه هم معنی
mal U پیشوندی که معنی بد
that is to say U بدین معنی که
opposite meaning U معنی متضاد
opposite meaning U معنی وارونه
absurd U مزخرف بی معنی
parexcellence U بتمام معنی
pith U پر معنی وعمیق
meaningful U معنی دار
meaningfully U معنی دار
abstract noun U اسم معنی
polysemous U بسیار معنی
modification U تصرف در معنی
meaning U معنی دار
moral U پند معنی
ASH U معنی این لغت چیست ؟
meanings U معنی دار
ideas U مقصود معنی
idea U مقصود معنی
mystic sense U معنی رمزی
mystic sense U معنی پوشیده
twaddle U سخن بی معنی
neer do well or well U ادم بی معنی
suggesting a meaning U افاده معنی
meanest U معنی داشتن
significative U معنی دار
significant figure U رقم با معنی
jargon U سخن بی معنی
meaner U معنی داشتن
sementem U معنی ساده
mean U معنی داشتن
scat U اواز بی معنی
pregnantly U بطور پر معنی
jade U مرد بی معنی
by extension U بابسط معنی
semantics U معنی شناسی
grammatical sense U معنی دستوری
frothily U بطوربی معنی
blatherskite U سخن بی معنی
inept U ناجور بی معنی
punctual U معنی دار
figurative sense U معنی مجازی
balderdash U سخن بی معنی
affirmative U به معنی "بله "
insignificance U بی معنی گری
fall into place U معنی گرفتن
anglo U پیشوند به معنی
Anglo- U پیشوند به معنی
intent U معنی منظور
falderol U چیز بی معنی
par excellence U به تمام معنی
dyed-in-the-wool U به تمام معنی
dead dog U ادم بی معنی
by extension U باتعمیم معنی
in letter and in spirit U ئر لفظ و در معنی
fandangle U چیزبی معنی
with out rhyme or reason . U بی معنی وقافیه
inexpessive U بی اثر بی معنی
insignificancy U بی معنی گری
wish wash U سخن بی معنی
fallal U چیزبی معنی
significantly U معنی دار
ambiguity U گنگی معنی
significant U معنی دار
blat U بی معنی و بی ملاحظه
amphibolic U دارای دو معنی
ambiguities U گنگی معنی
falderal U چیز بی معنی
shade of meaning U اختلاف جزئی در معنی
Some friendship ! This is a fine way to treat a friend ! U معنی دوستی را هم فهمیدیم
significant digit U رقم معنی دار
Recent search history Forum search
1frangible
2New Format
1postside
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1معنی لغت overfit
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1FIRST Team Number
1tink and grow rich
2مهرآسا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com